​پس از فارغ التحصیلی از دکتری

تازه دوران دکتری را پشت سر گذاشته بودم؛ دورانی پر از بالا و پایین ها، خستگی‌ها و شیرینی‌ها. هنوز خاطره شب‌های بی‌پایان نوشتن مقاله، استرس‌های دفاع پایان‌نامه و رفت‌وآمدهای اداری فارغ التحصیلی از ذهنم پاک نشده بود. با این همه، وقتی مدرکم را گرفتم، احساس کردم تازه یک مرحله از زندگی‌ام تمام شده و مرحله مهم‌تری آغاز شده است. سی ساله بودم و پر از امید به آینده‌ای که می‌خواستم برای خودم بسازم.
​​​​​​​برای من تصمیم سختی نبود. ادامه مسیر در قالب یک دوره پسادکتری منطقی‌ترین و جذاب‌ترین انتخاب به نظر می‌رسید. در طول سال‌های تحصیل، فرصت داشتم با گروه‌های پژوهشی متعددی در دانشگاه‌های مختلف چین آشنا شوم. این آشنایی نه‌تنها افق دیدم را گسترش داده بود، بلکه به من کمک کرد تا درک بهتری از توانایی‌ها، حوزه‌های کاری و رویکردهای علمی آنها پیدا کنم. پس از فارغ‌التحصیلی، به سراغ همان گروه‌هایی رفتم که از نظر علمی قوی‌تر بودند و زمینه‌های پژوهشی‌شان بیشترین نزدیکی را با علاقه‌مندی‌ها و اهداف تحقیقاتی من داشت. اینطور شد که مکاتبه با آنها را آغاز کردم تا بتوانم مسیر پسادکتری خود را در همکاری با یکی از آنها شروع کنم.

موقعیت های پسادکتری

دانشگاه محل تحصیل دکتری‌ام، دانشگاه هوهای، بود. گروه‌های پژوهشی خوبی در دانشگاه حضور داشتند و در اولین ایمیل‌هایم، با آن‌ها در مورد فرصت‌های پسادکتری گفت‌وگو را آغاز کردم. یکی از اساتید برجسته و شناخته‌شده دانشگاه، آقای دکتر چن، به محض دریافت درخواست من، بلافاصله مرا دعوت کردند تا به دفترشان بروم. در آن ملاقات، دکتر چن با دقت و حوصله با من به گفتگو پرداختند و درباره کلیت پژوهش‌هایم، زمینه‌های علمی مشترک و فرصت‌های ممکن برای همکاری تحقیقاتی بحث کردند. این جلسه فرصتی بسیار ارزشمند بود تا ضمن معرفی توانمندی‌ها و علاقه‌مندی‌های پژوهشی‌ام، چشم‌اندازهای همکاری علمی با یکی از گروه‌های برجسته دانشگاه را بررسی کنم و مسیر پسادکتری خود را با دیدی روشن‌تر برنامه‌ریزی کنم.
​​​​​​​دکتر چن با حوصله و دقت در مورد امکانات و شرایطی که می‌توانست در اختیار من قرار دهد صحبت کرد؛ از محل سکونت در کمپ دانشگاه و اختصاص اتاق کار گرفته تا حقوق ماهیانه و امکان همکاری نزدیک با تیم پژوهشی فعلی ایشان. رفتار حرفه‌ای، مودبانه و انگیزه بالای ایشان بسیار دلگرم‌کننده بود و باعث شد که من، به‌عنوان فردی تازه فارغ‌التحصیل، حس اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری نسبت به مسیر پسادکتری پیدا کنم.
​​​​​​​با این حال، یک نکته مهم وجود داشت که نیاز به تأمل داشت. گروه پژوهشی دکتر چن، گرچه در زمینه مدل‌های قابلیت اعتماد و روش‌های استوکستیک نیز فعال بود، اما محور اصلی فعالیتشان مکانیک محاسباتی بود. در حالی که زمینه تحصیلی و تخصص اصلی من مهندسی عمران-ژئوتکنیک بود. من در طول دوران تحصیلم پایه محکم ریاضی و تجربه مناسبی در مدل‌سازی آماری کسب کرده بودم و علاقه زیادی به زمینه‌های پژوهشی گروه داشتم، اما احساس می‌کردم که ورود به گروهی با تخصص نزدیک‌تر به عمران و ژئوتکنیک، شاید گزینه مناسب‌تری برای توسعه مسیر علمی و پژوهشی من باشد.
​​​​​​​در همان روزها، پروفسور هوانگ از دانشگاه تونگجی، که درخواست پسادکتری من را دریافت کرده بود، دعوت کرد تا گفت‌وگویی حضوری با ایشان داشته باشم. در ایمیل اولیه، ایشان نوشته بودند که رزومه من را به دقت مطالعه کرده‌اند و با گروه پژوهشی دوره دکتری و استاد راهنمای من آشنا هستند. این ارتباط، نقطه شروعی ارزشمند برای تعامل و آشنایی عمیق‌تر با گروه پژوهشی ایشان بود.
​​​​​​​گروه پژوهشی پروفسور هوانگ در شانگهای بسیار بزرگ، فعال و پویا بود و به صورت تخصصی روی جنبه‌های مختلف مهندسی ژئوتکنیک فعالیت می‌کرد. محورهای اصلی پژوهشی گروه شامل تحلیل قابلیت اعتماد، تحلیل ریسک و استفاده از روش‌های یادگیری ماشین در ژئوتکنیک بود. با مشاهده ساختار گروه و تخصص‌های اعضا، احساس کردم این گروه دقیقاً با زمینه‌های علاقه و اهداف تحقیقاتی من همخوانی دارد. بیش از چهل دانشجو و استاد در گروه مشغول به فعالیت بودند و هر کدام روی حوزه‌ای تخصصی تمرکز داشتند. با این حال، وقتی با هر یک از اعضا گفت‌وگو می‌کردی، وجه مشترک فعالیت‌ها و اهداف پژوهشی گروه به سرعت مشخص می‌شد و امکان تبادل نظر علمی و بحث‌های عمیق برای ساعت‌ها فراهم بود.
​​​​​​​شرایط دانشگاهی و امکانات استخدامی نیز بسیار مطلوب و جذاب بودند؛ از حمایت‌های پژوهشی گرفته تا فرصت همکاری نزدیک با اعضای با تجربه گروه. پس از بررسی دقیق و ارزیابی همه جوانب، تصمیم گرفتم دانشگاه تونگجی را برای ادامه مسیر پسادکتری خود انتخاب کنم. فرایند ارسال درخواست و بررسی سابقه من توسط دانشکده مهندسی عمران تونگجی چند ماه به طول انجامید، اما در نهایت، خبر خوش پذیرش از دانشگاه دریافت شد و این آغاز فصل جدیدی در مسیر علمی و پژوهشی من بود.

دانشگاه تونگجی

با دریافت گواهی پذیرش، به دانشگاه تونگجی رفتم و چند روزی را در هتلی در شانگهای مستقر شدم تا امور مربوط به قرارداد کاری و مجوز کارم تکمیل شود. پس از آن، رسماً فعالیت خود را به عنوان دانشجوی پسادکتری در تونگجی آغاز کردم.
دانشگاه تونگجی محیطی بی‌نظیر، پویا و فوق‌العاده انگیزه‌بخش داشت که تجربه سال‌های حضورم در آن هیچ‌گاه از خاطرم پاک نخواهد شد. این دانشگاه از نظر علمی و پژوهشی در سطحی بود که حتی امروزه هم، یافتن محیطی مشابه آن دشوار است. برنامه‌های علمی دانشگاه بسیار گسترده و فعال بود؛ هر هفته و گاهی هر روز، بزرگ‌ترین پژوهشگران و اساتید برجسته مهندسی عمران دنیا به دعوت دانشگاه سخنرانی داشتند. حتی در روزهایی که ممکن بود انرژی پژوهشی کمی کم باشد، تنها حضور در یکی از این سخنرانی‌ها و مشاهده تسلط و دانش عمیق سخنرانان کافی بود تا انگیزه و شور علمی تازه‌ای در وجود آدم ایجاد شود.
کار در کنار دانشجویان دیگر نیز تجربه‌ای جذاب و الهام‌بخش بود؛ هر یک با تمرکز و پشتکار مثال‌زدنی، ساعات طولانی را به پژوهش اختصاص می‌دادند و محیطی ایجاد می‌کردند که خودبه‌خود علاقه و انگیزه به تحقیق و یادگیری را تقویت می‌کرد. 
​​​​این تجربه‌ها یک طرف، و آشنایی با پژوهشگران پست‌داک دیگر که هم‌زمان با من به تونگجی وارد شده بودند، طرف دیگر بود. در میان آن‌ها دو دوست خوب پیدا کردم، یکی از یونان و دیگری از ترکیه. با توجه به شباهت‌های زیاد در شرایط زندگی و مسیر پژوهشی‌مان، خیلی زود به دوستان صمیمی تبدیل شدیم و روزهای دانشگاهی خود را اغلب با هم می‌گذرانیم. این ارتباط دوستانه و همکاری نزدیک، جذابیت محیط تونگجی را برای من دوچندان کرده بود. در گروه پژوهشی خود در دانشکده، اساتید و همکاران چینی بسیار خوبی داشتم، و در کنار آن‌ها، دو دوست و همکار پست‌داک نیز حضور داشتند که تجربه زندگی و کار در دانشگاه را برایم فوق‌العاده غنی و لذت‌بخش می‌کرد.
​​​​​​​حقیقتا در این دو سال پیشرفت پژوهشی قابل‌توجهی داشتم. پروژه‌های تحقیقاتی‌ام به خوبی روی روال افتاد و دامنه ارتباطات علمی‌ام گسترده‌تر شد. تسلط من بر مباحث پژوهشی‌ام نیز به شکل قابل توجهی افزایش یافته بود. در همکاری با سایر اعضای تیم، فعالیت‌های آکادمیک منسجم و موفقی انجام دادیم. در این مدت، بر روی یک پروژه عملی در تونل متروی شانگهای کار کردیم، مدیریت یک کنفرانس بین‌المللی بزرگ در دانشگاه تونگجی را برعهده گرفتیم و همچنین در چندین کنفرانس معتبر خارج از چین حضور فعال داشتیم.
​​​​​​​تحصیل در دانشگاه تونگجی یکی از بهترین و تأثیرگذارترین تصمیم‌هایی بود که در دوران دانشگاهی‌ام گرفتم. رشد علمی و آکادمیکی که در طول حضورم در تونگجی تجربه کردم، فراتر از آن بود که با سال‌ها درس خواندن یا فعالیت‌های معمول دانشگاهی به دست آید. از این تجربه ارزشمند بسیار خرسندم و بابت آن خدای متعال را شکر می‌گویم.

پس از تونگجی

بالاخره سال‌ها تحصیل و پژوهش در دانشگاه تونگجی به پایان رسید و روزی فرا رسید که باید تصمیم ام را برای ادامه مسیر زندگی ام می‌گرفتم. زندگی در خارج از کشور همواره با این واقعیت همراه است که قرار نیست همیشه در یک موقعیت ثابت و در یک مکان خاص بمانیم. در کنار فرصت‌ها و مزایای فراوانی که چنین تجربه‌ای فراهم می‌کند، زندگی در خارج مستلزم اقامت‌های موقت، جابجایی‌های مکرر و دلبستگی‌ها و دل کندن‌های متعدد است. این تجربه‌ها و چالش‌ها از جمله عواملی بودند که مرا به سمت بازگشت به ایران و ایجاد یک موقعیت پژوهشی و کاری دائمی در کشور خودم هدایت کردند.

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش