می گویند رمضان زمان تعیین تقدیر انسان هاست. انگار در یکی از شب های قدر در دل رمضان است که تقدیر انسان ها رقم می خورد. درک اندک من هنوز به اندازه ای جامع و واسع نیست که به درستی بتواند معنای واقعی رقم خوردن تقدیر را بفهمد. اما عزیز بودن این ماه را به خوبی احساس می کند. رمضان برای من همیشه یک ماه خاص بوده است. نه فقط به خاطر عقائد مذهبی که مسلمان ها نسبت به این ماه دارند، بلکه به خاطر ویژگی های منحصر بفردی که این ماه در زندگی شخصی من وارد کرده است. امروز به بهانه تمام شدن رمضان سال 1402 تصمیم گرفتم که چند کلامی در مورد احساسی که نسبت به این ماه دارم بنویسم و در قالب این پست با دوستان به اشتراک بگذارم. شاید این احساس بین من و شما مشترک باشد.
توانایی ایجاد تغییر
احساسی که رمضان را برای من متفاوت از ماه های دیگر می کند خاصیت ضد روزمرگی است که در آن موج می زند. اکثر ما در طول سال به راحت خوردن و آشامیدن عادت کرده ایم. هر زمان که در طول روز اراده خوردن یا نوشیدن چیزی داشته ایم، برای خودمان تهیه کرده ایم. این عادت که یازده ماه در سال را با آن زندگی کرده ایم به بخشی از روزمرگی مان تبدیل شده است. اما یک جایی می رسد که از فردای آن باید این عادت خود را کنار بگذاریم و به نخوردن و کم خوردن عادت کنیم.
چو کمخوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید، سهل گیرد
وگر تنپرور است اندر فراخی
چو تنگی بیند، از سختی بمیرد
انگار که رمضان یک اراده کنترل روزمرگی در درون ما به جای می گذارد که هر سال فرصتی برای تمرین آن وجود دارد. این توانایی بزرگ را اگر خوب کسب کرده باشیم در گوشه گوشه زندگی می توانیم برای ایجاد تغییر در درونمان از آن بهره بگیریم. این تغییر می تواند در هر جزئی از زندگی، شاید در میزان خواب، خورد و خوراک، مصرف دخانیات یا هر رفتار دیگری باشد که در درون ما رسوخ کرده است. اگر توانایی ایجاد تغییر را تمرین نکرده باشیم، هیچ وقت انجام آن ساده نخواهد بود. رمضان نعمت بزرگی برای پرورش چنین توانایی درون ماست.
نواهای ماندگار
رمضان را همیشه با رنگ و بویی متفاوت از همه ماه های سال به خاطر دارم. رمضان پر از طنین دعاها و موسیقی های گرم و لطیفی است که هر سال در یک ماه طنین انداز می شوند. هیچ دوره زمانی دیگری را یادم نمی آید که در این حد پر از نواهای دل نشین باشد.
توصیه من به همه دوستانی که در ماه رمضان روزه می گیرند این است که در طول این ماه خود را از این نواهای آرامش بخش محروم نکنند. طنین دعای سحر، دعای قبل از افطار، دعاهای کوتاه روزانه و دعاهای شب قدر همه بهانه هایی هستند تا بیشتر بتوانیم با پوست و خون خود زیبایی این ماه را بچشیم. در واقع انسان از طریق هر کدام از حواس هفت گانه خود قادر است نوعی از درک و شناخت را از محیط اطراف کسب نماید. نواهای ماه رمضان به ما کمک می کنند تا حواس شنوایی خود را هم در درک این ماه عزیز به کار ببندیم. برای من این کار لذت زندگی در این ماه را دوچندان می کند.
ماه آشنایی
این بخش از نوشتارم شاید جزو خصوصیات رمضان برای همه نباشد، اما برای من آنچنان خاطره ساز بوده است که دلم نیامد امروز در نوشتارم بازگو نکنم. رمضان همیشه برای من بهانه ای برای بیشتر در کنار هم بودن است. یادم هست در زمان کودکی، رمضان که می شد پدربزرگ و مادربزرگ پیش قدم می شدند و سفره افطار را برای همه بچه ها و نوه ها پهن می کردند. روی این سفره، خرما و حلیم خوش رنگ مادربزرگ برای همیشه در خاطر من ماندگار شده است. در بزرگسالی هم سفره افطار همیشه برای من عطر و بوی متفاوتی داشته است. انگار این سفره تمرین بخشندگی مان شده است. این سفره روحیه ای به انسان می دهد که با بخشندگی تمام هر کسی در اطرافمان را به سر سفره دعوت کنیم و یک روز روزه بودن را در کنار هم جشن بگیریم. چنین احساس خوشی آنچنان عمیق است که نمی توان آن را هیچ گاه از دل بیرون کرد.
رمضان همچنین برای من ماه آشنایی با دوستان و همراهان جدیدی بوده است که دوستیشان برایم پایدار مانده است. بخشی از این آشنایی ها شاید به واسطه این بوده است که مناسک مذهبی این ماه ذاتا افرادی که دارای عقاید یکسان هستند را کنار هم جمع می کند. در دانشگاه دوستی را می دیدم که نیمه شب برای گرفتن سحری از سلف دانشگاه بیرون آمده بود. این موضوع بهانه ای شد تا چند قدمی با هم راه برویم و هم کلام شویم. همین چند کلام کوتاه بهانه دوستی چند ساله ای شد که تاکنون هم ادامه دارد. چنین دوستی پربرکتی که به واسطه این ماه عزیز حاصل شد به خودی خود کافی است تا همیشه لذت روزه گرفتن در رمضان در خاطر من ماندگار شود.
این لطف خدای بزرگ البته محدود به یک سال و یک رمضان نبود. همیشه در این ماه عزیز لطف آشنایی با افراد جدیدی نسیب من شده است که قابل فراموشی نیستند. در رمضان امسال هم همینطور بود. امسال هم رمضان زمان آشنایی با یک همراه عزیزی شد که دیگر از دل و ذهن ما بیرون رفتنی نیست.
ثواب روزه و حج قبول آن کس بود
که خاک میکده عشق را زیارت کند