شاید برای همه فارغ التحصیلان امروز، سال های تحصیل پر از خاطرات دانشجویی، گاهی شاد و گاهی غمگین، باشد. زمان های خوشی که در کنار دوستان و هم دانشگاهی هایمان گذراندیم تا ساعت های پر از اظطراب امتحانات، ماه به ماه گذشتند و به خاطرات پیوستند. حالا که در یک رشته دانشگاهی با مدرک دکتری فارغ التحصیل شدیم و به اصطلاح متخصص شدیم، نوبت به شروع یک کار می باشد. گاهی روحیات یک فارغ التحصیل دکتری وارد شدن در صنعت یا شروع یک استارت آپ می باشد. اما این انتخاب ها چالش های زیادی را همراه خواهند داشت. بالا رفتن سن، عدم نیاز بسیاری از شرکت ها برای استخدام افراد با تحصیلات دکتری، عدم شناخت کافی از نیازهای صنعت توسط فارغ التحصیلان و چالش های متنوع دیگر. در این میان، افرادی هم تصمیم به ادامه کار به عنوان استاد دانشگاه و هیئت علمی شدن می گیرند. به نظر گزینه جذابی است. چون شناخت خوبی از محتوای درسی رشته تخصصی خود و آشنایی زیادی با محیط دانشگاه دارند و احتمالا به خوبی بتوانند از پس آن برآیند.
اما کار به این سادگی ها نیست. خیل عظیم جمعیت متولدین دهه شصت و هفتاد که به تازگی فارغ التحصیل شده اند، رقیبان جدی ای برای رسیدن به جایگاه استادی در دانشگاه هستند که باید پشت سر گذاشته شوند. داوطلب عزیز باید ابتدا در سامانه جذب هیئت علمی وزارت علوم ثبت نام کند و حجم زیادی از مستندات علمی و پژوهشی را بارگذاری نماید که تازه وارد کارزار رقابت گردد. اینکه پروسه انتخاب از بارگذاری مدارک تا هیئت علمی شدن چطور می گذرد و به چه مقدار زمان نیاز دارد، داستان مفصلی است که انشالله در یک پست دیگر به آن می پردازم. اینجا اما قصد دارم نگاهی به آمار داوطلبان و ظرفیت جذب هیئت علمی در رشته مهندسی عمران، به عنوان یک مثال جذاب، داشته باشم.
صحبت هایم را در یک ویدیوی کوتاه آماده کرده ام که در لینک زیر خدمتتان تقدیم می کنم.